کد مطلب:29362 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:83

دعا برای یاریجویی در کار فرمانروایی












4369. امام علی علیه السلام:بار خدایا! من بنده و ولیّ توام. مرا برگزیدی و به من رضایت دادی. بلندم كردی و به آنچه كه از مقام اوصیای خود و جانشینی اولیایت به من به ارث رساندی، كرامتم بخشیدی و مرا بی نیاز از مردم و آنان را نیازمند به من در كار دین و دنیایشان قرار دادی. به من عزّت دادی و بندگان را در برابرم فروتن ساختی. در دل من نور خویش را نهادی و به غیر خودت محتاجم نساختی. به من و به وسیله من، نعمت دادی و جز خود، منّت هیچ كس را بر من ننهادی.[1].

4370. امام علی علیه السلام:پیامبر خدا - كه درود خدا بر او و بر اهل بیت او باد -، این دعا را به من آموخت. به من فرمان داد كه آن را در هر زمان و در هر سختی و آسانی، نگه دارم و آن را به جانشین خودم آموزش دهم و به من دستور داد در طول زندگی ام از آن جدا نشوم تا فردا خداوند را با این دعا ملاقات كنم و به من فرمود:در صبحگاهان و شامگاهان، این دعا را بخوان كه گنجی از گنج های عرش است...:

به نام خداوند بخشنده مهربان. سپاسْ خدایی را كه خدایی جز او نیست؛ فرمانروای آشكار كننده و مدبّر بی دستْ یار؛ آن كه با هیچ بنده ای مشورت نمی كند، آغاز بی تغییر، و باقیِ پس از فنای خلق، دارای پروردگاری ای بزرگ، نورِ آسمان ها و زمین ها، خالق و ایجاد كننده آن دو.

بی پشتوانه، آسمان و زمین را آفرید و بین آن دو جدایی افكند. آن گاه، آسمان ها مطیع فرمان او سامان یافتند و زمین ها با میخ هایشان (یعنی كوه ها) بر روی آب، استقرار پیدا كردند. آن گاه پروردگارمان بر آسمان های بالا، مسلّط شد. «الرَّحْمَنُ عَلَی الْعَرْشِ اسْتَوَی * لَهُ و مَا فِی السَّمَوَ تِ وَ مَا فِی الْأَرْضِ وَ مَا بَیْنَهُمَا وَ مَا تَحْتَ الثَّرَی؛ [2] خدای رحمان بر عرش، استیلا یافته است. آنچه در آسمان ها و آنچه در زمین و آنچه میان آن دو است و آنچه زیر خاك است، از آنِ اوست».

من گواهی می دهم كه تو، خدایی هستی كه برای آنچه تو نهاده ای، از بین بَرَنده ای نیست، و از آنچه می بخشی، منع كننده ای نیست و برای آنچه منع كرده ای، دهنده ای نیست.

تو خدایی. جز تو خدایی نیست. تو بودی، آن گاه كه آسمانی برافراشته، زمینی گسترده، خورشیدی نوربخش، شبی تاریك، روزی روشن، دریایی ژرف، كوهی بلند، ستاره ای رونده، و ماهی نوردهنده نبود؛ هنگامی كه بادی نمی وزید، ابری نمی بارید، برقی نمی درخشید، رعدی تسبیحگو نبود، زنده ای نفس نمی كشید، پرنده ای نمی پرید، آتشی افروخته نمی شد و آبی جریان نداشت.

پیش از هر چیزی بودی و همه چیزها را به وجود آوردی، بر همه چیزی غلبه یافتی، همه چیزها را آغاز كردی، بی نیاز ساختی و نیازمند كردی، میراندی، زنده كردی، خنداندی و گریاندی و بر عرش، استیلا یافتی. خدایا! بزرگ و متعالی هستی.

تو خدایی هستی كه خدایی جز تو نیست؛ آفریننده ای هستی كمك رسان. فرمانت غالب، دانشت نافذ، نیرنگت شگفت، وعده ات راست، سخنت حق، حُكمت داد، كلامت هدایت، وحیَت نور، رحمتت گسترده، گذشتت بزرگ، فضلت بسیار، بخششت فراوان، ریسمانت استوار، قدرتت آماده، پناهت عزیز، عذابت سخت، و مكرت كارساز است.

تو - ای پروردگار - دادسرای هر شكایتی، حاضرِ هر جمعی، گواه هر رازگویی، نهایت هر نیازی، گشاینده هر غمی، بی نیازی هر نیازمندی، پناه هر فراری ای و امان هر بیمناكی. پناهگاه ضعیفان، گنج نیازمندان، غم گشای غمباران، و یاور صالحانی. این، خدای ماست و جز او خدایی نیست.

از بندگانت، هر آن كه به تو تكیه كرد، او را بسنده شدی و تو پناه كسی هستی كه به تو پناه جُسته و در پیشگاهت فروتنی و زاری كرده است. پناه آنی كه به تو پناه جسته است، و یاور آن كه از تو یاری خواسته است. گُناه آن را كه در پیشگاهت استغفار كرده، می بخشی، جبّارِ جباران[3]، رئیسِ رئیسان، بزرگِ بزرگان، سرورِ سروران، مولایِ مولایان، فریادرسِ شیون كنندگان، رهایی دهنده غمباران، پاسخ دهنده دعای گرفتاران، شنونده ترینِ شنوندگان، بیناترینِ نظاره گران، داورترینِ داوران، پرسرعت ترینِ حسابگران، مهربان ترینِ مهربانان، بهترینِ گذشت كنندگان، برآورنده نیاز مؤمنان، و كمك رسانِ خوبانی.

تو خدایی. خدایی جز تو نیست، ای پروردگارِ جهانیان! تو خالقی و من مخلوقم، تو مالكی و من مملوكم، تو پروردگاری و من بنده ام، تو روزی دهنده ای و من روزی داده شده ام، تو دهنده ای و من درخواست كننده ام، تو بخشنده ای و من بخیلم، تو قوی ای و من ضعیفم، تو عزیزی و من خوارم، تو بی نیازی و من نیازمندم، تو سروری و من بنده ام، تو بخشنده ای و من خطا كارم، تو دانایی و من نادانم، تو بردباری و من عجولم، تو رحمانی و من رحمت شده، تو شفا دهنده ای و من بیمارم، تو پاسخ دهنده ای و من گرفتارم.

گواهی می دهم كه تو خدایی و خدایی جز تو نیست، ای آن كه به بندگانت، بدون درخواست، می دهی! گواهی می دهم كه تو خدایی یگانه و یكتایی، تنهای صمدِ تَكی، و بازگشت به سوی توست. درود خدا بر محمّد و اهل بیت پاك و طاهر او باد!

گناهان مرا ببخش، زشتی هایم را بپوشان، و از پیش خود، رحمت و روزی فراوانی برایم بگشا، ای مهربان ترینِ مهربانان! و سپاسْ خدایی را كه پروردگار جهانیان است. خدا ما را بس است و بهترین وكیل است، و قدرت و توانی جز به كمك خدای بلندْمرتبه بِشْكوه نیست.[4].









    1. مناقب آل أبی طالب:118/2، بحار الأنوار:5/6/41.
    2. طه، آیه 5 و 6.
    3. جبّاری خداوند به مفهوم جبران كنندگی و رفع نقص است. (م)
    4. مهج الدعوات:159 - 156.